عینک

پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392برچسب:,

 

یک روز تو رفتی  ومن گیج و مبهوت به رفتنت نگریستم!

همان موقع با خود تصمیم گرفتم عینک بودنت را بزنم تا نزدیک ببینمت.............

حالا سالهاست از برداشتن عینک نزدیک بینم میترسم .

با خود میگویم اگر روزی عینکم شکست 

کاش چشمانم نبودنت را نبیند.!!!

 

وبه همین سادگی........

جمعه 6 ارديبهشت 1392برچسب:,

شعری از سهراب سپهری عزیز ،

انگاه که غرور کسی را له می کنی،انگاه که کاخ ارزو های کسی را ویران می کنی،

انگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی

انگاه که بنده ای را نادیده می انگاری

انگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خردشدن غرورش را نشنوی!

انگاه که (خدا) را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری.

میخواهم بدانم ،دستانت را به سوی کدام اسمان دراز میکنی؟!

تا برای خوشبختی خودت دعا کنی؟!